کار کشور گرفت لون دگر


شه به ترکیه بست رخت سفر

از میان رفته اسعد و تیمور


شده « آیرم » زمامدار امور

گشته دولت به کارهاگستاخ


مردم از بیم رفته در سوراخ

یک طرف دستبرد مالیه


یک طرف گیر و دار نظمیه

غافل از قهر حی لم یزلی


همه گرم شرارت و دغلی